بــراے ســـــرودن از درد، نباید دردمند بود!
تنها داشتن دلے مهربان ڪــافـــے ست
تـا لمس ڪـنے ،درد دیگـــــــــــرے را ... !!
بــراے ســـــرودن از درد، نباید دردمند بود!
تنها داشتن دلے مهربان ڪــافـــے ست
تـا لمس ڪـنے ،درد دیگـــــــــــرے را ... !!
چــه ساده بـــا گریستن خویش زاده می شویـم
و چــه ســاده بــا گریستن دیــگران از دـنیـا می رویم
در مــیــان ایــن دو ســادگــی
مـعنــایی می ســـازیــم بــه نـــام
زنــــــــــــــــــــدگـــی ...
کــم کـــم یـــاد خـواهی گـــرفت ...
هـــر دست دادنی بــه معنای رفــاقـت نـیــست
یــاد می گیری تفاوت میان حـــرف و بـــرف را
یاد میگیری اینکه عشق به زبان نیست به زمـان است
هـــدیــه هــا،معـنی عـــهـد وپـیمـان نـمی دهـــنـد
زمـان گـرانبهاتـرین چیزیه که داری،بـــرای هـر بی سروپایی صرفـش نـکـن
یــاد میگیری ذره یی نــور در تــاریـکـی غـنیـمت اسـت
تــو هــر شـرایطی که هستی شــاکـر ،قــانع و مفید بــاشی
یــاد میگیری شیطـان آنــقــدر هـم بــد نیست در قیاس بـا بعضی هـا
«حـالا میفهمی چــرا سـجـده نــکـرد»
یـــاد میگیری به هــر کسی دل نبندی و بــا خداحافظی هــا نشکنی
یــــاد می گیری خــیــلی مــی ارزی ...
نکــــــــــات زیبــایی در مـورد زنـدگی
روزی ،تمام روستایی ها تصمیم گرفتند تا برای بارش باران دعا کنند
در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند
تنها یک پسر بچه با خودش چتری داشت.
«ایــن یعنــی ایــمــان»
کودک یک ساله را تصور کنید ،زمانی که شما او را به هوا پرتاب میکنید
او میخندد؛زیرا که می داند شما او را خواهید گرفت.
«ایــن یعنــی اعــتــمـاد »
هر شب ما به رختخواب میرویم،ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده
برمیخیزیم با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.
«ایــن یعنــی امـــید »
شـیـخی به زنـی فــاحـشه گفـتا مـستی
هــر لحــظــه بـه دام دگـــری پــا بستــی
گفـت:شیــخا هـر آنـچه گــویـــی هستم
آیـا تـو چـنان کـه مـــی نمــایـی هستـی؟!
"خیام"
مستی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست،
پرسیدند:کجا میروی؟
گفت:میروم با آتش بهشت را بسوزانم،و با آب جهنم را خاموش کنم!
تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق و بشریت بپرستند،
نه بخاطر عیاشی دربهشت و ترس از جهنم...
خیلی وقتها گناه نکردن نتیجه ی فراهم نبودن موقعیت است
نــه اینکه زاهـد هستند و نمی خـــواهند گـناه کنند !
همیشه هم موقعیت برای خطا و گناه وجود ندارد .
خیلی ها تَوَهُمِ تقوا بَرِشان ندارد!!!
دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است
و نه "سکوت" علامت "رضایت"
دنیای غریبیست!!!
ارزش ها عوض شده اند
و
عوضی ها با ارزش ...
متاسف شدم وقتی مَردی مُرد!!!
هنگامی که زنش را ,در آغوش غریبه روی تخت دید...
متاسف شدم وقتی,زنی,شوهرش را دوست نداشت, اما بچه دار شد...
متاسف شدم وقتی پسری,معشوقش را به خاطر پول, از دست داد!
متاسف شدم وقتی, زنی,شوهرش را دوست نداشت,
ولی به خاطر بچه هایش ماند...
متاسف شدم وقتی,مردی ,ناموسش را ,به خاطرمواد,به حراج گذاشت!!!
متاسف شدم وقتی ,جوانی , ایمانش را بخاطر پول, از دست داد...
متاسف شدم ,شدم,شدم!!!
تا همه چیز برایم دیگر عادی شد!!!
غمگینم همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده
و به این فکر میکند که چگونه بمیرد!
گرسنه و آزاد و یـــــــــا سیر و اسیر...
«عقایـــد احمـــــقانه»
گوسفند هر رنگی باشه باز همون گوسفندِ
اگــــه عـــقاید آدمی احــمقانه باشه
با کراوات و کت شلوار روشنفکر نمیشه!!
کاش انسانها همانقدر که از ارتفاع میترسندکمی هم از
پستی هراس داشتند.